تعداد نشریات | 30 |
تعداد شمارهها | 467 |
تعداد مقالات | 4,519 |
تعداد مشاهده مقاله | 7,144,864 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,334,676 |
بازکاوی مؤلّفههای ناتورالیستی با تکیه بر «گذر از تابوها» در رمان «زمستان 62» | ||
پژوهشنامهی مکتب های ادبی | ||
مقاله 4، دوره 4، شماره 12، دی 1399، صفحه 77-100 اصل مقاله (386.11 K) | ||
نوع مقاله: مقالهی پژوهشی استخراج از رساله و پایاننامه | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22080/rjls.2021.20046.1182 | ||
نویسندگان | ||
بهار قربان نژادزواردهی* 1؛ حسین حسن پور آلاشتی2؛ علی اکبر باقری خلیلی3؛ مسعود روحانی3 | ||
1دانشگاه | ||
2بابلسر-دانشگاه مازندران | ||
3دانشگاه مازندران | ||
تاریخ دریافت: 29 مهر 1399، تاریخ بازنگری: 24 دی 1399، تاریخ پذیرش: 01 بهمن 1399 | ||
چکیده | ||
چکیده ناتورالیسم، مکتبی است که انسان را بر مبنای تمایلات غریزی او تعریف میکند و اعمال و اندیشههای فرد را متأثّر از طبیعت درونیاش میداند. پیروان این مکتب با اعتقاد به مسائلی مانند اصالت جبر محیط و سرنوشت، وراثت، زشتینگاری و... با شیوهای کاملاً افراطی بر نمایاندن امور شهوانی، بزهکاریها و فجایع تأکید دارند. ناتورالیستها با ردّ کمالیابی انسان و اعتقاد به فشار لحظه، هرگونه ارادهی فرد را در رفع یا کنترل نقصانهای مَنشی، قاطعانه رد میکنند. آنها، معتقدند از سرنوشت تعیینشدهی هر فرد، نتایج کاملاً تعریفشدهای در زندگیاش حاصل میشود که شخص، بیاراده به سمت آنها هدایت میشود. این مقاله با استخراج مصادیق مؤلّفههای مکتب ناتورالیسم در رمان «زمستان ۶۲»، نوشتهی اسماعیل فصیح به بررسی این داستان پرداخته است که نتایج تحقیق به اعتبار بسامد بالای مؤلّفههایی همچون زشتینگاری، شرح جزءنگرانهی فجایع، تابوشکنی، همسانپنداری انسان با حیوان و ... دلالت بر ناتورالیستی بودن «زمستان 62» داشت. همچنین فرضیهی استفادهی متفاوت و هدفمند فصیح از مؤلّفهی «گذر از تابوها و خطِّ قرمزهای عرفی و اخلاقی» در این داستان، سبب شد تا مصادیق این مؤلّفه به طور ویژه تحلیل شود. نتیجه مشخّص کرد نویسنده در «زمستان 62» علاوه بر کارکردهای مرسوم تابوشکنی ازجمله استفاده از مفاهیم تابو به عنوان ابزارِ نمایش ناهنجاریها و زشتیها به مواردی همچون اعتراض به شرایط ناخوشایند و مقرّرات افراطی، افشای طینت افراد متظاهر و فرصتطلب، هشدار به تاراج ناموس و برجسته کردن مفاهیمی همچون وطنپرستی و نوعدوستی نیز نظر داشته است که این کاربردها به موازات انتقادهای تند او نسبت به جنگ در داستان، نمود یافتهاند. | ||
کلیدواژهها | ||
واژگان کلیدی: اسماعیل فصیح؛ «زمستان 62»؛ ناتورالیسم؛ تابو | ||
عنوان مقاله [English] | ||
A Study of the Elements of Naturalism in the Novel Winter 62 with a Focus on Breaking Taboos | ||
نویسندگان [English] | ||
bahar ghorban nezhadzavardehi1؛ Hosayn hasanpour alashti2؛ Aliakbar Baagheri khalili3؛ masoud rouhani3 | ||
1university | ||
2Babolsar University of Mazandaran | ||
3mazandaran university | ||
چکیده [English] | ||
Abstract Naturalism is a school that defines human beings based on their instinctive desires and considers their actions and thoughts to stem from their inner nature. The followers of this school believe in the deterministic nature of fate, heredity and environment and thus address the grim side of life. Employing an extremist approach, they represent erotic matters, crimes and catastrophes in their works. Naturalist writers strongly reject the notion of humankind’s perfection and their freewill to fight and control the existent deficiencies. They believe that a person is led towards a determined fate, the results of which have already been fixed. This study aims to trace the elements of naturalism in the novel Winter 62 by Ismail Fasih, which frequently employs such techniques as the grim depiction of life, detailed description of calamities, breaking taboos, the equation of humankind with animals, etc. The results of the study show that Fasih strategically and differently breaks taboos and moral and conventional redlines. Winter 62 uses taboos in order to depict the anomalies and the ugly aspects of life, to protest unfavorable and excessive rules, to expose the real intentions of the hypocrites and the opportunists, and also to highlight such concepts as patriotism and philanthropy, all of which are reflected in the work along with Fasih’s bitter criticisms against war. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Keywords: Ismail Fasih, Winter 62, Naturalism, Taboos | ||
مراجع | ||
منابع
- اسکولز، رابرت. (1387). عناصر داستان. ترجمهی فرزانه طاهری. چ 3. تهران: نشر مرکز.
- پاینده، حسین. (1389). داستان کوتاه در ایران. ج1. تهران: انتشارات نیلوفر.
- تراویک، باکنر. (1376). تاریخ ادبیّات جهان. ترجمهی عربعلی رضایی. ج 1. چ 2. تهران: انتشارات فروزان.
- حسنزاده میرعلی، عبدالله. (1387). سیر ناتورالیسم در اروپا. سمنان: دانشگاه سمنان.
- ــــــــــــــــــــــــــــــــ. (1388). سیر ناتورالیسم در ایران. سمنان: دانشگاه سمنان.
- خوشکیش، عزیز. (1395). بررسی جلوههای ناتورالیسم درداستانهای کوتاه اسماعیل فصیح. پایاننامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه لرستان.
- رحمانیان، زینب، عادلزاده، پروانه، پاشایی فخری، کامران. (1398). «میزان و چگونگی کاربرد تابو در ادبیّات داستانی معاصر». فصلنامهی تخصّصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب). س19- ش3- صص 263- 284.
- ریویر، کلود. (1385).درآمدی بر انسانشناسی. ترجمهی ناصر فکوهی. چ 7. تهران: نشر نی.
- زرّینکوب، عبدالحسین. (1378). نقد ادبی. چ6- تهران: انتشارات امیرکبیر.
- سیّدحسینی، سیّدرضا. (1389). مکتبهای ادبی. چ 16، ج 1. تهران: انتشارات نگاه.
- صادقی شهپر، رضا، پیرمرادی، سیما. (1392). «یک گام به سوی بومیگرایی؛ نقد داستانهای اسماعیل فصیح حرکت از ناتورالیسم به سوی رئالیسم». فصلنامهی پژوهش زبان و ادبیّات فارسی. س 8 . ش 29- صص 173- 199.
- طایفی، شیرزاد، خجسته، الناز. (1391). «بررسی و تحلیل تابو در «بوف کور». مجلّهی ادب فارسی. دورهی 2- ش 1- صص 101-122-
- فرزدقی، معصومه. (1391). بررسی ویژگیهای رئالیستی و ناتورالیستی در داستان «دلکور» اسماعیل فصیح. پایاننامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه سیستان و بلوچستان.
- فروید، زیگموند. (1390). توتم و تابو. ترجمهی محمّدعلی خنجی. نشرالکترونیکی.
- فصیح، اسماعیل. (1368). «زمستان 62». چ 4. تهران: نشر آسیم.
- فضایی، یوسف. (1387). «تابو و انواع آن». مجلّهی چیستا. ش 252- صص 48- 63.
- فورست، لیلیان و اسکرین، پیتر. (1375). ناتورالیسم. حسن افشار. تهران: نشر مرکز.
- گرانت، دیمیان. (1375). رئالیسم. ترجمهی حسن افشار. چ 5. تهران: نشر مرکز.
- میرصادقی، جمال. (1382). داستاننویسهای نامآور معاصر ایران. تهران: انتشارات اشاره.
- ـــــــــــــــــــــــ (1394). عناصر داستان. چ 9. تهران: نشر سخن.
- میرعابدینی، حسن. (1387).صدسال داستاننویسی ایران. ج 2. چ 5. تهران: نشر چشمه.
- یعقوبی، پارسا. (1386). «آشنایی با تابوشکنی ادبی و سیر آن در ادبیّات کلاسیک فارسی». دانشکدهی ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه تهران. ش 183- صص 263- 284. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 398 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 352 |