| تعداد نشریات | 32 |
| تعداد شمارهها | 522 |
| تعداد مقالات | 5,073 |
| تعداد مشاهده مقاله | 7,777,010 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,796,105 |
عدالت به مثابه نظم الهی: تحلیل تطبیقی ابن مسکویه و توماس آکوئیناس | ||
| کاوشهای فلسفه و دین | ||
| مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 آذر 1404 | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی اصیل (Original Article) | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22080/jepr.2025.30425.1304 | ||
| نویسندگان | ||
| مریم اردشیر لاریجانی1؛ عبدالله عابدی فر* 2 | ||
| 1استادیار / گروه فلسفه اخلاق / دانشکده الهیات دانشگاه قم/قم/ایران | ||
| 2دانش آموخته دکترای فلسفه اخلاق دانشگاه قم | ||
| تاریخ دریافت: 11 آبان 1404، تاریخ بازنگری: 05 آذر 1404، تاریخ پذیرش: 15 آذر 1404 | ||
| چکیده | ||
| در عصری که نظریههای عدالت غالباً در چارچوبهای سکولار و قراردادگرایانه محصور شدهاند، ضرورت بازخوانی دیدگاههای کلاسیک، برای دستیابی به فهمی جامعتر از این فضیلت بنیادین آشکار می شود. این مقاله با اتکا به روش تحلیلی-تطبیقی و با تأکید بر تفسیر ماجد فخری، به این پرسش اصلی میپردازد که ابن مسکویه و توماس آکوئیناس، علیرغم تفاوتهای تاریخی و کلامی، چگونه مفهوم «عدالت» را به مثابه بازتابی از یک نظم الهی و کیهانی صورتبندی میکنند ؟ این پژوهش نشان میدهد که هر دو متفکر، عدالت را نه محصول توافقات بشری، بلکه جلوهای از یک حقیقت متعالی میدانند. ابن مسکویه در کتاب تهذیبالاخلاق، عدالت را برآمده از هماهنگی و اعتدال قوای درونی نفس و بازتابی از نظم کلی عالم معرفی میکند. توماس آکوئیناس در سوما تئولوژیکا، آن را در مشارکت عقلانی انسان در قانون ازلی خداوند که از طریق قانون طبیعی قابل کشف است، میداند. این همگرایی چشمگیر، ریشه در یک میراث فلسفی مشترک (افلاطونی-ارسطویی) دارد که از طریق اندیشمندان مسلمان به غرب مسیحی منتقل شده است. در کنار این شباهت ساختاری، تفاوتهای کلامی بنیادینی نیز آشکار میگردد؛ از جمله رویکرد وحدتگرایانه و نوافلاطونی ابن مسکویه که عدالت را به اتحاد وجودی با مبدأ الهی پیوند می زند، در مقابل تأکید آکوئیناس بر تمایز خالق و مخلوق و ضرورت فیض الهی برای نیل به سعادت. در نهایت، این پژوهش نشان میدهد که رهیافت تطبیقی به سنتهای اسلامی و مسیحی، امکان صورتبندی چند وجهی از مفهوم عدالت را فراهم میآورد، به نحوی که ضمن ارائه ابعاد متافیزیکی این بحث ، به جنبه های حقوقی و سیاسی و اجتماعی آن نیز پرداخته شود و بستری برای گفتوگوی فلسفی میان سنتهای متعدد فکری پدید آورد. | ||
| کلیدواژهها | ||
| عدالت؛ ابن مسکویه؛ آکوئیناس؛ نظم الهی؛ ماجد فخری | ||
| عنوان مقاله [English] | ||
| Justice as Divine Order: A Comparative Analysis of Ibn Miskawayh and Thomas Aquinas | ||
| نویسندگان [English] | ||
| Maryam Ardeshir Larijani1؛ abdollah abedifar2 | ||
| 1Assistant Professor, Department of Moral Philosophy, University of Qom | ||
| 2Ph.D. in the Philosophy of Ethics, University of Qom | ||
| چکیده [English] | ||
| In an era where theories of justice are often confined to secular and contractualist frameworks, re-examining classical perspectives is crucial for a more comprehensive understanding of this foundational virtue. Using an analytical-comparative method and emphasizing Majid Fakhry’s interpretation, this paper addresses the central question of how Ibn Miskawayh and Thomas Aquinas, despite their historical and theological differences, formulate the concept of “justice” as a reflection of a divine and cosmic order. This research demonstrates that both thinkers perceive justice not as a product of human convention but as a manifestation of a transcendent reality. While Ibn Miskawayh, in Tahdhib al-Akhlaq, presents justice as arising from the harmony of the soul’s faculties and a reflection of the universal order, Aquinas, in the Summa Theologica, finds it in humanity’s rational participation in God’s eternal law, discoverable through natural law. This notable convergence stems from a shared Platonic-Aristotelian philosophical heritage transmitted to the Christian West via Muslim scholars. Alongside this structural similarity, fundamental theological differences are revealed, including Ibn Miskawayh’s Neoplatonic, monistic approach linking justice to an existential union with the divine source, contrasted with Aquinas’s emphasis on the Creator-creature distinction and the necessity of divine grace for salvation. Ultimately, this study shows that a comparative approach to Islamic and Christian traditions enables a multi-faceted formulation of justice, addressing its metaphysical, legal, and socio-political dimensions, thereby fostering a foundation for philosophical dialogue between diverse intellectual traditions. | ||
| کلیدواژهها [English] | ||
| Justice, Ibn Miskawayh, Aquinas, Divine Order, Majid Fakhry | ||
| مراجع | ||
|
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 8 |
||