پیوندهای مفید
آمار
| تعداد نشریات | 32 |
| تعداد شمارهها | 525 |
| تعداد مقالات | 5,138 |
| تعداد مشاهده مقاله | 7,865,325 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,844,078 |
تحلیل جامعهشناختی رابطه گرایش به مد با انتخاب نوع پوشش در میان بانوان شهر یزد | ||
| نظم اجتماعی و توسعه | ||
| مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 03 دی 1404 | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22080/sod.2025.30246.1026 | ||
| نویسندگان | ||
| اکبر زارع شاهآبادی* 1؛ مرضیه صادقی هاردنگی2؛ مرضیه مدنی نسب3 | ||
| 1یزد- دانشگاه یزد- دانشکده علوم اجتماعی- گروه جامعه شناسی | ||
| 2دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران. | ||
| 3کارشناسی ارشد جامعه شناسی، گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران. | ||
| تاریخ دریافت: 18 مهر 1404، تاریخ بازنگری: 25 آبان 1404، تاریخ پذیرش: 03 دی 1404 | ||
| چکیده | ||
| پیشزمینه: در سالهای اخیر، تغییرات در پوشش زنان ایرانی، بهویژه در شهرهای مذهبی مانند یزد، به یکی از نشانههای بارز دگرگونی فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است. در این میان، مدگرایی بهعنوان پدیدهای اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در بازتعریف هویت فردی و جمعی زنان ایفا میکند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مدگرایی و نوع پوشش بانوان شهر یزد انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی–پیمایشی است. جامعه آماری زنان ۱۵ تا ۶۵ سال یزد بود و نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای با ۵۰۰ پرسشنامه انجام شد. پرسشنامه محققساخته با روایی صوری و محتوایی تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ برای حجاب 0.86 و مدگرایی 0.75 محاسبه شد. دادهها با نرمافزار SPSS و آزمونهای پیرسون، واریانس، رگرسیون و t تحلیل گردید. یافتهها: بین سن و نوع پوشش رابطه معنادار (r=0.310) مشاهده شد. همچنین میانگین نوع پوشش و حجاب در بانوان خانهدار بیش از شاغلان بود. ضریب همبستگی بین مدگرایی و میزان حجاب (r=-0.331) بهدست آمد. نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد متغیرهای سن، تحصیلات و درآمد از عوامل مؤثر بر نوع پوشش و حجاب هستند و مدگرایی با گرایش به پوشش سنتی رابطهای معکوس دارد. نتایج در چارچوب نظریههای گئورگ زیمل، گافمن و بوردیو قابل تبیین است؛ به این معنا که انتخاب نوع پوشش نهتنها تابع ارزشهای فرهنگی و مذهبی، بلکه بازتابی از تلاش فرد برای تمایز اجتماعی و بازنمایی هویت خویش در بستر جامعه در حال گذار است. پس، برنامهریزی فرهنگی و آموزش آگاهانه درباره سبک پوشش میتواند در جهت تعادل میان ارزشهای سنتی و جریانهای مدرن مؤثر واقع شود | ||
| عنوان مقاله [English] | ||
| Sociological analysis of the relationship between fashion orientation and clothing choice among women in Yazd city | ||
| نویسندگان [English] | ||
| akbar zare Shahabadi1؛ Marzieh Sadeghi Hardangi2؛ Marzieh Madani Nasab3 | ||
| 1Professor, Department of Sociology, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran | ||
| 2PhD student in Economic Sociology and Development, Department of Sociology, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran | ||
| 3MA in Sociology, Department of Sociology, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, | ||
| چکیده [English] | ||
| Background: In recent years, changes in Iranian women's clothing, especially in religious cities such as Yazd city, have become one of the clear signs of cultural and social transformation. In the meantime, fashionism, as a social and cultural phenomenon, plays an important role in redefining women's individual and collective identity. This study aimed to investigate the relationship between fashionism and the type of clothing worn by women in Yazd city. Methods: The present study is a descriptive-survey study. The statistical population was women aged 15 to 65 in Yazd city, and multistage cluster sampling was conducted with 500 questionnaires. The researcher-made questionnaire was confirmed to have face and content validity, and its reliability was calculated with Cronbach's alpha of 0.86 for hijab and fashionism of 0.75. The data were analyzed with SPSS software and Pearson's, variance, regression, and t-tests. Findings: A significant relationship (r=0.310) was observed between age and type of clothing. Also, the average type of clothing and hijab was higher in housewives than in employed women. The correlation coefficient between fashion orientation and the amount of hijab (r=-0.331) was obtained. Conclusion: The findings show that variables such as age, education, and income are factors affecting the type of clothing and hijab, and fashion orientation has an inverse relationship with the tendency to traditional clothing. These results can be explained within the framework of the theories of Georg Simmel, Goffman, and Bourdieu; meaning that the choice of the type of clothing is not only a function of cultural and religious values, but also a reflection of the individual's effort to socially differentiate and represent his or her identity in the context of a transitional society. Therefore, cultural planning and conscious education about clothing style can be effective in balancing traditional values and modern trends. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 0 |
||